نقد و تحلیلی بر مصاحبه خاتم یزد با مدیرکل مستعفی امور اجتماعی استانداری یزد

اختاپوس سپید، تارهایش را باز می کند



روزنامه خاتم یزد که در بدو شروع بکار، بخاطر حمایت پنهان تارها، و لطف اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان از سهمیه کاغذ تشویقی و دیگر امکانات حمایتی برخوردار شد، و در انتخابات ریاست جمهوری برای تبلیغ هاشمی، شیوه تخریب احمدی نژاد را پیش گرفت، و با اعلام ده میلیون تومان بدهی بطور موقت تعطیل، و در هنگام تعطیلی، با اغماض فرهنگ و ارشاد اسلامی، ویژه نامه های تبلیغاتی را بدون رعایت قانون به چاپ رساند، و در هنگامه انتخاب استاندار جدید یزد، برای مطرح کردن نامهایی و تخریب نامهایی وارد صحنه گردید، اینک در دومین شماره خود بعد از انتخاب قطعی عاصی، عصبی و شتابزده، بدون آنکه قادر باشد بغض و کینه و ترس خود را پنهان سازد، با تحلیلهای عوام فریبانه و سوالهای سیاسی بچگانه، بسراغ عضو ارشد مشارکت در یزد می رود، تا با تطهیر او و دیگر چهره های مشارکت، راهی برای نجات تارهای سپید پیدا کند.

سردبیر روزنامه خاتم، و بعبارتی رئیس دفتر استاندار سابق سابق، اینک بدون آنکه بتواند تحلیل درستی از قضایا ارائه کرده، و در جستجوی دلایل منطقی شکست نیروهای مشارکت و برنامه های خاتمی باشد، لطف و یاری همراهان جواد الائمه را پاس نهاده، و سعی می کند تا از کسانی که باعث شکست برنامه های خاتمی شدن، قهرمانان سیاسی بسازد.

رئیس دفتر مدیر جوادالائمه یزد، در لباس بسیار گشاد سردبیر خاتم ، اصول اولیه انجام مصاحبه را فراموش کرده، و سفید نامه ای که تابحال یک خط انتقاد از استاندار و مدیران مشارکتی خاتمی نداشته است؛ بنا بدلایل مشخص، از مدیر کل امور اجتماعی استانداری یزد سوال نمی کند، که در این سالها، بجز عملکرد حزبی و سیاست بازی، چه عملکرد اجتماعی در کارنامه داشته اید؟

مدیرکل مستعفی امور اجتماعی استانداری یزد، و عضو ارشد مشارکت، در راستای سیاست و برنامه غوغا سالاری، با تمسخر کابینه احمدی نژاد، از کابینه فراجناحی خاتمی می گوید، و فراموش می کند تا برای معنی کردن دولت و مدیران فرا جناحی، از مدیران غیرمشارکتی و فراجناحی یزد نام ببرد، او برای اثبات نا آگاهی خود از امور قانونی و سیاسی و اجتماعی، از سه بار استعفای شفاهی می گوید، و حتی یک بار یک کلمه در کل مصاحبه، از ایران و ملت ایران و عدالت نامی به میان نمی آورد.

مدیر کل مشارکتی امور اجتماعی استانداری یزد، بدلیل رابطه و پیوند، در راستای سیاست شایسته سالاری و نخبه گرایی از آموزش و پرورش به استانداری یزد آمده، و حال می رود تا با کوله باری از ادعا و شعار، ایام مرخصی و دوران استراحت خود را در آموزش و پرورش بگذراند، او هنوز امید به برگشت و پذیرفته نشدن استعفایش دارد، و از قبول داشتن خاتمی، بعنوان تنها دلیل برای پذیرفتن مسئولیت نام می برد، و ای کاش که او نه برای خاتمی و مشارکت، که بخاطر خدا و برای خدمت به ایران و مردم ایران به صحنه آمده بود.

روزنامه خاتم یزد، در راستای سیاست های اربابان سیاسی خود، با زیر پا نهادن اصول اولیه نقد و تحلیل و مصاحبه، برای مطرح کردن دیگر چهره هایی که در آینده نزدیک از کار کنار می روند، مقدمه آورده است، و مصاحبه با خانم عباسقلی زاده، مقدمه کوچک این حرکت، در متن آینده است.

ورشکستگان سیاسی استان، برای نجات بندهای اختاپوس سپید، ناشیانه و شتابان، دست بدامن تار کوچکی از تارها شده اند، و بر این باورند، که با صرف هزینه و راه اندازی روزنامه و سایت و کوک کردن پادوهای حقوق بگیر، می توانند از توفانی که بندها و تارها را با خود یکجا می برد جلوگیری نمایند.

آنها که از قاعده می گویند، بخاطر حفظ منافع و مصالح خود سعی در رعایت قاعده ندارند، و هنوز بر خلاف بزرگان و اندیشمندان اصلاح طلب، به این باور نرسیده اند، که در پس عملکرد مدیران مشارکتی خاتمی، انتخاب تفکر و شعار احمدی نژاد طبیعی و منطقی بود.

روزنامه خاتم یزد، که مدیر مسئول ( مدرس روزنامه نگاری در دانشگاه میبد)آن نقشی در اداره روزنامه و تعیین خط سیاسی آن ندارد، تریبون مجتمع غیرانتفاعی جوادالائمه و موسسه جواد و ارگان شاخه مشارکت یزد است، و حال وقت آنست که کارگردانان صحنه سیاست و اقتصاد استان، از پشت پرده و سایه قدرت پنهان بیرون آیند، پادوها را به میدان نفرستند، و خود، مرد و مردانه و رو دررو وارد میدان شوند و بازی کنند، بازی به وقت اضافه رسیده است، آخرین پرده نمایش بالا می رود، کارگردان و مربیان، باید وارد صحنه شوند،منتظر مصاحبه خاتم با دیگر مدیران سابق و مستعفی و برکنار شده باشید، آنان باید تطهیر شوند.

طنز خاتم یزد را در قالب مصاحبه، با حاشیه بخوانید.( متن مصاحبه از سایت خاتم یزد کپی و برداشت شده است)

فاطمه عباس قليزاده، عضو ارشد جبهه مشاركت يزد

انتخاب عاصي، درست و طبيعي است

( انتخاب سفید و کلانتری، درست و طبیعی نبود؟)

فاطمه عباس قلي‌زاده بيش از آنكه يك چهره اجرائي باشد، يك فعال سياسي است.( و استانداری یزد، بیش از آنکه اجرایی بوده باشد، سیاسی بوده است)مديركل امور اجتماعي استانداري يزد، در سالهاي اخير همواره كوشيده است رونق بخش فعاليتهاي سياسي دفتر يزد جبهه مشاركت نيز باشد.( و در راستای منافع و مصالح جبهه مشارکت، فعالیت و حرکت کرده و رونق، بخش و پخش کند) و همين تلاشهاست كه هميشه او نخستين هدف حملات و انتقادات اصول‌گرايان باشد.( اصول گرایان اگر بد سیقه نبودند، بخاطر خدمتی که این افراد با عملکردشان برای پیروزی احمدی نژاد انجام داده بودند، شاخه گل و لوح سپاس به ایشان تقدیم می کردند)عباس قليزاده اينك براي چهارمين بار در ماههاي اخير استعفا داده است( البته بعد از انتخاب احمدی نژاد و برگزاری مراسم بدرقه دوست) سه بار قبل با جواب منفي مديران بالاتر روبه رو گرديده است( استعفاء شفاهی، همچون رد آن تعارف بوده است) ولي استعفاي چهارم كه مانند قبل، سياسي است( یعنی پیش نشستن برای پس نیفتادن) به نظر مي‌رسد مورد موافقت قرار گيرد.( اگر عجله نمی کردند و صبر می کردند، یک هفته دیگر حکم برکناری را می گرفتند و اینقدر برای قبول استعفاء التماس نمی کردند) گفتگوي خاتم يزد با اين فعال سياسي ( فعال و مبلغ جبهه فرا جناحی مشارکت و انتخابات)درباره استعفا عملكرد و علل ناكامي پيش روي شماست 2/8/84

چرا استعفا داديد؟ ( چون برکنار می شدم، و قبل از برکناری می بایست، که به خیلی از سوالات در رابطه با عملکرد و هزینه ها و مسائل پاسخ می دادم)

خوب! قبول مسئوليت من در استانداري و سازمان ملي جوانان( مشاركت) به جهت اعتقاد و علاقه‌اي بود كه به برنامه‌هاي آقاي خاتمي داشته‌اند حال كه در دولت جديد رويكرد متفاوتي شده است ( قوم سالاری و رابطه گرایی فاتحه اش خوانده شده)دليلي براي ماندن باقي نمي‌ماند.( تعهد ما فقط به جبهه مشارکت و خاتمی در قبال گرفتن حقوق و دستمزد بوده)البته اينكه دست استاندار جديد در انتخاب مديرانش باز باشد هم در موضوع بي‌تأثير نبوده است.( حتی اگر استعفاء در کار نبود، دست استاندار جدید باز بود، ما خودمان با چشم خودمان دیدیم)

پس استعفاي شما سياسي است ( اجباری و الکی و مصلحتی و دستوری نیست !)

شما اينجور تعبير كنيد ( جور دیگری نیز می شود تعبیر کرد؟ کسی که راه رفتنش، حرف زدنش، عملکردش، فعالیتش، برنامه اش، مدیریتش سیاسی است، می شود استعفایش سیاسی نباشد؟)

فكر نمي‌كنيد اين استعفا نوش‌دارويي پس از مرگ سهراب است ( کدام سهراب؟ کدام نوشدارو؟)

البته من پس از انتخابات( و پیروزی قاطع آهنگر زاده مردمی) هم سه بار استعفا دادم ولي مديران استان با دلايل گوناگون از پذيرش استعفاي من خودداري كردند ( مدیران استان اشتباه زیاد کرده اند، این هم روی آنها)

اين رويكرد جديد كه سبب استعفاي شما شده است، شامل چه ويژگي‌ها و مولفه‌هايي است(!؟!؟)

خوب اين رويكرد در برنامه‌هاي احمدي‌نژاد به وضوح نشان داده شده است ( هر چند که هنوز برنامه ای اجرا نشده) ممكن است در عمل برخي ذهنيت‌ها را نتوانند پياده كنند و پيش ببرند( چون مثل ما نمی اندیشند و کار نمی کنند) ولي در نهايت در حوزه‌هايي مانند جوانان، نهادهاي مدني، آسيب‌هاي اجتماعي، مردم سالاري ديني و ... كاملاً نگاه و برنامه با دولت خاتمي متفاوت است( در حوزه های نام برده شده، وضع ممکن است از وضع موجود خرابتر شود؟ ای کاش در متن استعفاء آمار دختران فراری و زندانیان و معتادان یزد نیز آورده می شد، تا عاصی متوجه شود، چه استان خوب و بی مشکل و روبراه و نازنینی را تحویل گرفته است.)

آيا اين تفاوت در همين كوتاه مدت باعث پديد آمدن محدوديتهاي تازه‌اي شده است

البته اكنون برنامه ها بيشتر در سطح كلام مانده است ( عمق کلام و شعار مال ما بوده)ولي به عنوان مثال نوع نگرش مجلس هفتم در تخصيص بودجه امسال نشان داد كه گرايش سياسي جديد صرفاً به نهادهاي خاصي توجه دارند( درست برخلاف مجلس ششم!!)

مثال بزنيد

اعتبارات تخصيص يافته براي اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانش آموزان، حوزه علميه، دفتر تبليغات و مقايسه‌ي درصد رشد اعتبارات اين نهادها نسبت به سازمانهاي غيردولتي ديگر نشان مي‌دهد واقعاً جهت گيري خاصي در جريان است.( دیگر از بودجه هایی که به نام جوانان در سازمان ملی جوانان هزینه مسائل سیاسی و راه اندازی گروههای کاغذی و چاپ ویژه نامه های تبلیغاتی می شد خبری نیست)

خوب خانم عباس قلي‌زاده، در شرايط كنوني فكر مي‌كنيد مهمترين برنامه هاي پيش‌روي اصلاح طلباني كه در حاشيه قدرت قرار مي‌گيرند، چيست؟( تشکیل قدرت در سایه و ایجاد بنیاد و بنیانهایی موازی سازمانهای دولتی، ما می توانیم سایت ها را تقویت کنیم، با روزنامه های خودمان مصاحبه کنیم، انتقاد کنیم، تخریب و توهین کنیم، شکایت کنیم، و از نیروهایی که در درون سازمانها و ادارات و تشکلها و انجمن ها برای روز مبادا تربیت کرده ایم، بخوبی استفاده کنیم، و منظر شکست احمدی نژاد بمانیم)

البته بايد ديد ترجيح آقايان چيست؟ ! بالاخره آنها با انتقاد از خاتمي و اينكه خاتمي شايسته سالاري را رعايت نمي‌كرد وارد گود شدند اكنون بايد ديد آن ها به شعارهاي خود عمل مي‌كنند يا اينكه قصد دارند همه را به حاشيه برانند.( همه یعنی ما و مشارکت، مشارکت و ما، یعنی همه)

واقعاً شما توقع داريد دولت جديد عملكرد فراجناحي داشته باشد و از نيروهاي شايسته اصلاح طلب استفاده كند.( یعنی از شما که بدون رابطه بر سر کار آمده و پست گرفته و شایستگی ها خود را با عملکرد فوق فراجناحی اثبات کرده اید استفاده نخواهند کرد؟)

_ انتظار ندارم ( حالا داشته باشید)و توقع هم ندارم ( یعنی می خواستید داشته باشید؟)ولي مي‌خواهم يادآوري كنم كه آيا ممكن است آنها به شعارها و انتقادهاي خود وفادار بمانند؟( مشارکتی، همه را مشارکتي پندارد)

به نظر من طبيعي است كه وفادار نمانند.( سردبیر خاتم یزد که زیر نظر بزرگان در محل کار آموزش دیده است، نظر می دهد، و در راستای خوشایند مصاحبه شونده، پیش بینی هم می کند)

البته اين قضاوت كه عالمانه و عامدانه قصد حذف دارند را قبول ندارم ولي حرف من اينست كه اگر براي پيش برد برنامه‌هاي به طور طبيعي نيازمند انتخاب چهره‌هاي همراه است بايد اجازه مي‌دادند خاتمي نيز در همه حوزه‌ها اين كار را انجام مي‌داد و نيروهاي مخالف را به وي تحميل نمي‌كردند( در استان و استانداری یزد، کدام مدیر و نیروی مخالف خاتمی کار می کرد؟ کدام فرمانداری و بخشداری به مخالفین خاتمی سپرده شده بود؟ کلانتری و سفید را چه کسی به خاتمی تحمیل کرد؟ )

حال با فرض اينكه اصلاح طلبان در حاشيه‌ي كامل قرار گيرند، ( نتیجه انتخابات و رای نیاوردن کاندیداهای مورد حمایت اصلاح طلبان و جبهه مشارکت، بجز رفتن به حاشیه چه پبامی برای اصلاح طلبان داشت؟)چرا راهبردي مي‌تواند براي آنها مفيد و مؤثر باشد.

كاهش فاصله بين نخبگان و توده‌ها. ( کاری که هشت سال صورت نگرفت)فكر مي‌كنم، عدم شناخت نيازها و انتظارات مردم باعث بروز اين وضعيت شود

برخي اعتقاد دارند اين وضعيت، برون‌داد طبيعي جامعه اكنون ايران است. گاه در شكل انتخاب خاتمي بروز پيدا مي‌كند گاه در شكل انتخاب احمدي‌نژاد ( این برخی، افرادی هستند که با سوء استفاده از موقعیت، مجتمع های غیرانتفاعی و موسسات فرهنگی و شرکت های اقماری تجاری راه انداخته اند، و مقر فرماندهی سیاسی خود را در دفتر مجتمع های غیر انتفاعی قرار داده، و برای رسیدن به اهداف خود، پادوهای غیر استانی انتخاب کرده اند)

قبول ندارم اين عقيده كه مردم بدون اينكه توجه خاصي بكنند، شخصيت‌هاي سياسي را انتخاب مي‌كند، توهين به مردم است. ( اینگونه دفاع کردن از مردم و موضع گرفتن در مقابل تفکر غلط مصاحبه کننده قابل تقدیر و تعجب است)در واقع نوع عملكرد متصديان باعث ترميم انتخاب مردم مي‌شود و در مورد دولت جديد نيز ممكن است همين اتفاق بيافتد.

شما در ارزيابي عملكرد خودتان، چقدر به وعده‌هاي آقاي خاتمي پايبند بوده‌ايد؟

همه سعي‌ام براين موضوع استوار بوده است( پس چرا موفق نشدید؟)

و در اين مسير چه دستاوردهايي داشته‌ايد

تشكيل نهادهاي مدني ( کدام نهاد؟ کجا؟ چطور؟)ترويج فرهنگ تحمل مخالف ( نمونه اش لغو مجوز و جلوگیری از پخش کتاب نامه ای برای امشب می باشد) و پاسخگويي، ( به کی؟)توجه بيشتر به آزاديهاي فردي( و بخاطر همین آزادیها، جوانان از توسعه سیاسی گذشتند، و به احمدی نژاد رای دادن تا عدالت اجرا شود)

آينده اين دستاوردها را چگونه مي‌بينيد( کدام دست آوردها؟ چرا دروغی که خود ساختید، باورتان شده؟)

البته اين دستاوردها مقطعي نبوده و در جامعه نهادينه شده است. ( پس چرا از تغییر و تحول می ترسید؟)در همين انتخابات اغلب اين كانديدها از شعارهاي اصلاح طلبان استفاده كردند( خود اصلاح طلبان از شعارهای خودشان استفاده نکردند، و بهمین دلیل با تمام تبلیغات و حتی چاپ عکس خاتمی در کنار کاندیدای خود، چهار میلیون رای بیشتر نیاوردند) ولي با نگاهي جديد ( آنها یعنی مخالفین اصلاح طلبان، به مردم گفتند کارهایی که اصلاح طلبان حرفش را زدند ما عملش را انجام می دهیم، و مردم بهمین دلیل رای دادند)

احساس مي‌كند برخي از اين دستاوردها دچار محدوديت شوند و يا برخي فعاليتها در اثر محدوديتهاي تازه، زيرزميني شوند.( بالای زمین چه کردند که زیر زمین بکنند؟)

در بحث عملكرد متصديان آيا شما موافقيد عملكرد نادرست دولت قبلي باعث عدم توفيق آنها در كسب مجدد رأي مردم شد( یعنی هنوز شک دارید؟)

به طور كامل اينگونه نبود ( چگونه بود؟)در واقع ما در آن دوران شاهد دامن زدن به توقعات بسيار زياد و سياه نمايي فراوان از سوي مخالفان دولت خامتي بوديم.( هر چه ما می گفتیم سفید، آنها می گفتند سیاه. برای یک کشور هفتاد میلیونی، چهار میلیون معتاد و ده میلیون بیکار و چند صد هزار دختر فراری و خیابانی زیاد است؟ شما ببنید ما رکورد اعتیاد و ربا را در دنیا شکسته ایم، خدائیش این کار آسانی است؟)

برنامه‌اي خاتمي و آمار حاصله نشاندهنده رشد است.( جای آمارها خالی!)

شما الان بررسي كنيد متوجه مي‌شويد مهمترين تكيه اقتصادي دولت احمدي نژاد براي پيشبرد برنامه هايش، صندوق ذخيره ارزي است كه در دولت خاتمي ايجاد شده است.كاهش بديهاي خارجي( با کدام آمار؟)شكلگيری نهادهاي مدني (کدامند؟ کجا هستند؟ )طرح‌هاي عمراني و … ( مانند پارک کوهستان یزد)حكايت از توفيق به سوي دولت خامتي دارد ولي انگار موفقيت مخالفان ايشان در ناكارآمد نشان دادن دولت خاتمي كه با سياه نمايي صورت گرفت، بيشتر بود( یعنی مردم بین سیاه و سفید را تشخیص ندادند؟ و نمی دهند؟)

خيلي ممنون ! راستي نظر شما درباره انتخاب استاندار جديد يزد چيست؟

انتخاب آقاي عاصي، درست و طبيعي بود در واقع در دولت آقاي خاتمي هميشه اين اشتباه صورت مي‌گرفت كه دولت بايد فراجناحي عمل كند( نمونه اش هم انتصاب سفید و کلانتری می باشد و همچنین خود من) ولي از قرار معلوم قرار نيست آقاي احمدي‌نژاد از اين اشتباهات بكند. ( حداقل دیگر اقوام دور و نزدیک رئیس جمهور پست و مقام نخواهند گرفت)به نظر من مهم نيست استاندار سابقه اجرايي داشته باشد ( ما نیز در طول کار سابقه پیدا کردیم، خود شما هم وقتی چند سال پیش آمدی یزد، اول ویزیتور آگهی جام جم شدی، بعد رفتی توسعه و تدبیر مهندس سفید، بعد در مجتمع غیرانتفاعی جوادالائمه، رئیس دفتر سفید شدی، بعد رفتی ماهنامه پرگار، و بعد سردبیر خاتم شدی، و اگر...)مهم اين است كه بتواند برنامه‌هاي احمدي‌نژاد را پيش ببرد.

شما در دولت جديد كجا مشغول مي‌شويد( هر جا حزب بگوید و بخواهد و صلاح بداند و راهمان بدهند، شاید مجتمع غیر انتفاعی جوادالائمه!)

با آموزش و پرورش برمي‌گردم ( چون از آنجا به استانداری آمده بودم)البته قصد دارم مرخصي بگيرم. ( اگر مرخصی بدهند، کسی که سالها مدیر کل بوده ، برایش بسیار مشکل و زشت و افت است که دیگر مدیر کل نباشد، و بخواهد زیر دست مدیر کل ها کار کند)فعلاً بگذاريد تكليف استعفاي من روشن شود( یعنی هنوز روشن نشده؟ وقتی روشن شد یک مصاحبه دیگر... با یک تیتر دیگر...)

نظر شما چیست؟(کلیک کنید)

هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر نام منبع بلا مانع است

ارتبـاط بـا مــا

برگشت به صفحه اصلی
محمد رضا شوق الشعراء


برگشت به صفحه اصلی
ارتباط با ما
نظرات،پیشنهادات و مقالات خود را برای ما از طریق ایمیل ارسال نمایید.... سپاسگذاریم



به فرهنگ بیاندیشیم
بنام حق