مطلب اول از دوست محترم پريسا در ذيل مطلب  آيا روزي خواهد رسيد كه من يزدي كلمه ما را فراگيرم

 

مطلب فوق را كاملا موافقم و نمونه دوم واقعا با خودشان مشكل دارند و يادتان رفت اقاياني كه با داشتن سايت شخصي دوباره در همان فضا سايت كشوري زده و دوباره در كنار ان هم چهار وبلاك هم دارند و اين نشاني غير از بيكاري طرف نيست و اين طور ادمها به طور قطع دچار توهم مي شوند چون تمام وقتشان را در دنياي مجازي چكر مي زنند و با واقعيات فاصله دارند و هميشه به دنبال دشمن فرضي مي رسند در يكي از وبلاكهايشان ديدم به خاتم گير داده كه پاكنويس خبر ارشاد را منعكس نموده اند و خود سايت كشوري راه انداخته كه بيش از بيست نفر مخاطب روزانه نداشته و سايت يزدشان هم كپي وبلاكشان و سايت كشوري هم كلا كپي اخبار از سايتهاي ديگر است اخه مگه عاقل مي تونه مدعي شود تو يزد اونم تو اتاق اخبار دست اول كشوري را داشته باشند واقعا كاش تمام وبلاكهاي يزدي متحد شده و يك سايت را تغذيه مي نمودندو راستي يادم رفت رقيبش را بگم كه يك خبر گزاري نتونسته ارضائش كنه و اولين بار كه با نام اومد با يك وبلاك دزدي اومدو حاصل زحمات ديگران را يك شبه با نامردي تمام تصاحب نموده و با اخبار دزدي از خبر گزاري خود را معروف نموده و بعد هم اومد وبلاك را رها نموده و باطل هم نكرده و روز ... را زدو بعد از يك مقدار گاف دادن اداي ادم حسابي ها را در اورده و به قول خودش سوختو دوباره فكر كنم با همت آتش نشاني با يزد...سبز شده و دوباره هم همان شيوه و ادا و اطوار قبلي اخه ادمش همون ادمه فرقي نكرده و فقط اسمش عوض شده بلا نسبت دوستان ياد شعار هاي زمان انقلاب افتادم كه مي گفتن :
ما مي گيم شاه نمي خوايم نخست وزير عوض ميشه
ما مي گيم ...نمي خوايم پالان ... عوض ميشه

 مطلب دوم از دومين دوست عزيز محمددر ذيل مطلب  آيا روزي خواهد رسيد كه من يزدي كلمه ما را فراگيرم

 در مورد وبلاگهای یزدی کمی به عقب برگرید عقبه وبلاگهای یزدی به حدود حضور پرشین بلاگ یعنی چهارسال و اندی می شود آن زمان گروههای کوچکی بودند در کل کشور اینطور بود چون گوگل فارسی را سرچ نمی کرد خلاصه کلام هر فردی مجبور بود خودش خواننده خودش پیدا کند خبرگزاری وبلاگها ؛ وبسایتهای جمعی و .... چندان معنا نداشت شاید بتوان مدعی شد که بلاگرهای یزدی از قدیمی ترین وبلاگ نویسان ایرانی هستند هنوز هم خیلی از قدیمی کارها هستند اما یک حادثه کوچک باعث شد تب وبلاگی در کشور جریان بیافتد کاری به اون حادثه ندارم اما یزد هم از این حیث خارج نبود سیاسیون وبلاگ نویس شدند و به قولی مانند سیاست که همه چیز را مسموم و پلید می کنه سیاسیون وبلاگی هم اینکاروکردن اما در این میان در قشر تمام خرابکاری وبلاگهای سیاسی را کم کردن وبلاگهای فرهنگی و اجتماعی فرهنگی که معلومه اجتماعی همون سیاسی اما با دید اجتماعی مسایل شهر را دنبال کردن کاری ندارم سیاسی ها چه کردند حتی توی یزد جشنواره هم راه انداخت و ...... بگذریم
همه این موضوع ها را گفتم تا بگویم که عقبه وبلاگهای یزدی بسیار محکم و منسجم و البته بافرهنگ است در بین وبلاگها و گروهها خانگی هم شهرت دارند شاید هنوز برخی از اونها مانند گل پسر واختاپوس و..... رو به یاد داشته باشند
اما نباید نگران بود تب وبلاگ نویسی هم شش ماه بیشتر ادامه ندارد که شاهد بودیم خیلی ها وبلاگها را زدندتعطیل کردند چون تب بود فروکش می کنه اینم که سردرگم هستند خیلی انگشت شمارند اونهم هدف و آرمانی ندارند...
راستی دیر به دیر به روز می شوید خیالی نیست اما خداوکیلی دیگه سال به سال نشه می گن به روز شدن یعنی روزانه حالا نشد هفتگی می دونین جای شما خالی هست خیلی خالی نگذارید