حال اگر حركتهاي وي در اين دنيا را بصورت جداگانه بخواهيم بر رسي نمائيم بر مي گردد به مطلب هاي ابتدائي وي كه با حمله به هاشمي و انعكاس اخبار تندروهاي اصولگرائي ادامه داده و كم كم با فراغ بال بيشتر ادامه داشت  و تا آنجا كه به همفكران خود هم شروع به تاختن نمود و عاصي را در چند پست خبري خود به چيز هائي متهم نمود كه دشمنان عاصي را غافلگير نمود و جاي تعجب بود براي همه كه چه خبر است و چه اتفاقي در اردوگاه اصولگرايان افتاده كه اينگونه باقري به عاصي مي تازد و نه عاصي و نه همفكران وي واكنشي نداشتند و تنها كسي كه در تمام موارد واكنش نشان ميداد شوق بود كه بي خبر از اردوگاه اصولگرايان بوده و برايش جاي تعجب داشت كه انتقاد از صدوقي را همه مرتبط با استقرار عاصي مي دانستند حال چه شده كه عاصي جايگزين نماينده ولي فقيه گشته و تمام حملات به طرف وي مي باشد از مسائل مالي خصوصي گرفته تا مسائل انتصابات و بالاخره قضيه محلل و خ.ر.ي.ت...كه هم دور از شان باقري بود هم دور از انتظار دوست و دشمن عاصي!!!!!!!!

باقري در تله شوق دات كام

و در نهايت اين دنياي مجازي كه باقري كم تجربه ترين آن بود و اين دنيا را محرم تر از محفل خانوادگي هم مي دانست او را به بازي خطر ناكي وارد نمود و آن هم به قول خودش اشتباه انتقال فايل از كامپيوتر به سايت و آنهم سايتي كه نمي توان شخصي دانست چون اولا با نام پايگاه اصلاع رساني معرفي گشته و دوما بدون هيچگونه مانعي قابل روئيت تمام كاربران مي باشد مطلبي كه هيچ توجيهي در تايپ آن هم را نمي توان قانع كننده دانست بر روي سايت پايگاه اطلاع رساني متعلق به باقري قرار گرفته و شوق منتقد هم كه در دنياي مجازي ديگر زندگي مي كند و كمتر در شهر مي توان او را ديد مطلب را زير ذره بين شوقي قرار داده و در سايت شوق دات كام به مردم ارائه نمود و درست در روزي كه اصلاني رئيس شوراي شهر يزد به خاك سپرده شد مطلب توهين ـآميزي كه دوست و دشمن باقري از نقل آن شرم داشتند شد تيتر خبر شوق دات كام و باقري كه از طرف تمام انسانهاي عاقل محكوم شده بود و (باز هم به قول خود وي) پس از متوجه شدن مطلب را از روي سايت قطره برداشت ولي شوق را راضي كردن كار باقري كه هيچ كار بزرگترهاي وي هم نبود و خلاصه به نقل از شوق دات كام با تهديد باقري ويا با خواهش و يا با با .........از روي سايت شوق برداشته شد ولي اين شوق بود كه از فرصت طلائي براي معرفي سايت خود و خود استفاده نموده و مطلب را كپي كرده و از دفتر صدوقي تا دفتر رهبري را مطلع نمود وتنها كسي كه نفهميد خواجه شيرازبود و....!!!!

  تحريك اصلاح طلبان وتحصن عمومي

باقري پشيمان هم به زمين و زمان متوسل تا شوق را راضي به برداشتن مطلب نمود ولي دير شده بود چون شوق طي مطلب ديگري اصلاح طلبان را سرزنش نموده كه وا اسفا كجائيد كه ..........

واصلاح طلبان يزدي هم كه در بدترين شرايط تاريخي خود از لحاظ همبستگي به سر مي بردند با صدور اطلاعيه اي در يزد فردا اين هتك حرمت كه واقعا هم هتك حرمت بود را محكوم نموده و طي دعوت نامه اضطراري همه را دعوت به اعتراض عملي نموده و جلو دفتر نماينده ولي فقيه در خيابان امام جمع شدند

و امام جمعه محترم يزد كه به حق و والانصاف مرد قدرتمندي در جمع كردن اينگونه حركتها بوده و هست و اين تيز بيني وي بوده كه در زمان امامت جمعه ايشان كمترين حركتهاي خشن در استان صورت گرفته وكمترين نا آرامي ها را در يزد شاهد بوده ايم حتي در اوج داغي انتخابات رياست جمهوري زماني كه حضرت آيت الله خزعلي در مسجد مصلي يزد بر عليه اقاي خاتمي صحبت نمود حضور وي باعث آرامش شد و كمترين تنش ها را در يزد شاهد بوديم

و تحصن ديروز كه انعكاس رسانه اي خوبي در رسانه ها داشت با درايت و تدبير حجت الاسلام صدوقي با آرامش كامل به داخل دفتر نماينده ولي فقيه كشيده شد و با سخنراني اقاي مشاهيري كه از نزديكان سببي خانواده خاتمي مي باشد با آرامش كامل شروع و با سخنان حجت الاسلام صدوقي كه واقعا سخنان زيبا و عالي وبا كمال درايت و ذكاوت بيان شد خاتمه يافت واين حركت صدوقي به باقري و مخالفين وي نشان داد كه نقطه ضعفي كه انان بيشتر مد نظرشان بوده همان نقطه قوت ايشان بوده و هست و آن آرامش و متانت و عدم تندروي هاي دور از انتظار از ايشان است و ايشان با كشاندن بحث از باقري به جريانات همفكر او تحصن كنندگان را آرام نموده و با هدف آرام سازي فضا همگان را دعوت به صداقت در رفتار و مردانگي در عمل نمود و طوري متحصنين را آرام و راضي نمود كه حضور باقري هم باعث نشد تا حركت نسنجيده اي از طرف مخالفينش صورت بگيرد  

حضور باقري در دفتر صدوقي و نشانه اي ديگر

و اما بحث اصلي كه باقري بود باقري با حضور خود در مجلسي كه به نشانه اعتراض به وي تشكيل شده بود نشان داد كه اصلا نه سياستي دارد و نه تعريف واقعي كلمه سياست را مي داند معمولا يك انسان سياسي در اينگونه شرايط به خود و اطرافيانش اجازه حضور در جلسه مخالفين را نمي دهد و جلسه اي كه به خاطر جريحه دار شدن احساسات جمعي تشكيل شده بود و زماني كه باقري براي اداي توضيحات وقت خواست بازهم صدوقي درايت و ذكاوت خود را نشان داد و در خواست صحبت از طرف باقري دليل ديگر ما بر عدم سياسي بودن وي است و هر توجيه و ادله اي در آن شرايط به ضرر باقري بوده و عذر بدتر از گناه بودوباقري قبلا هم نشان داده بود كه سياسي نيست چون با مخالفت هاي بيشماري كه از نماينده ولي فقيه نموده از مشتريان پرو پا قرص نماز جمعه بودن و از جمله كساني است كه در تمام مراسمات نماز جمعه شركت نموده و هميشه هم نماز جمعه را به امامت حجت الاسلام صدوقي خوانده است 

خلاصه كنيم كه وقتي شعار مرگ بر منافق و مرگ بر خوارج را گرداگرد باقري و با اشاره به وي سردادند قلبا دل هر آزاده اي  به حال اين سردار مي سوخت كه هشت سال دفاع مقدس نتوانست كمر اورا بشكند ولي يك بازي سياسي اورا شكست و اين شكستن باقري نبود شكستن تمامي باقري ها بود كه متاسفانه بر خلاف وصيت هاي پير و مرشد انقلاب و بنيانگذارانقلاب كه سفارش نمود نظامي ها از سياست دوري كنند و باقري هم بهتر است براي حفظ ارزشهاي هشت سال دفاع مقدس مراقب خود باشد كه شكستن باقري شكستن تمامي كساني است كه جان خود را براي بقاء اين نظام در طبق اخلاص گذاشته و ثابت نموده اند كه واقعا خالصانه و صادقانه به اين انقلاب و نظام وفادارند و اين اشتباه از سردار فرماندهي سپاه برادر محسن رضائي شروع شده و دامن باقري ها و امثال آنها را هم گرفته و اميد واريم كه اين دوستان مطمئن باشند كه اين نظام و انقلاب همانطور كه بارها توسط رهبران آن گفته شده صاحب دارد و حافظ آن خود اقا امام زمان(عج) بوده و هست و سياست را به سياسيون واگذارند و به فكر انتقال ارزشهاي هشت سال دفاع مقدس به نسل سوم انقلاب باشند كه به نظر مي رسد واجب تر از وارد شدن به عرصه اي است كه هاشمي با آن تجربه طولاني كه عمر خود را درسياست گذرانده از آن گزيده شده و ......

.

و حال كه باقري با عذر خواهي پيش آمده چه خواهد شد ؟؟؟؟؟؟

و اي كاش باقري وارد بازي تخريب نشده بود چه در مورد عاصي و چه در مورد سيد روح الله خاتمي و...كه خدا مي داند كه توهين به آنان اگر چه در اين دنياعقوبتي نداشته باشد آخر ت را چگونه پاسخ خواهد گفت

و نكته اي ديگر به خود و تمامي منتقدين قلم به دست هميشه دعا كنيم كه خدايا لحظه اي ما را به خود وا مگذار چه در انتقادات نا آگاهانه از افراد گرفته (كه والله آخرتمان را براي خوشايند تعدادي بنده خدا به حراج گذاشته و فقط و فقط به پيروزي بر رقيب از سياسي گرفته تا وبلاك نويس تا ........)و چه در انتقادات به زعم خودمان آگاهانه ولي خدا عالم است و بس ؟

و اميدواريم تمامي كساني كه در رسوا نمودن توهين كنندگان گام بر مي دارند فقط و فقط براي رضاي او كه همانا خداوند عالم است باشد كه اگر نباشد چه قدر بدبخت تر از توهين كننده هستيم كه بايد در گناه او شريك شويم و سعي نمائيم كه به جاي انتشار بعضي توهين ها مستقيم به توهين كننده تذكر دهيم كه شايد همين اشتباه را من و تو قلم بدست و وبلاك و سايت نويس و مطبوعاتي  هم انجام دهيم و چه خوب است كه مومن آئينه مون ديگر باشد تا مچ گيرآن!!

و اما نكته پاياني كه ضروري هم به نظر مي رسد /و آن هم كاش حركتهاي بازدارنده در توهين نامه ها و تخريب شخصيتها فارغ از مسائل سياسي وگروهي در سر لوحه امور همگان قرار مي گرفت و همه خود را موظف به اين ميدانستند كه توهين در هيچ فرهنگ و تفكري تعريف نشده و قابل دفاع نيست و هر كجا كه احساس كرديم ضعف داريم رقيب را با توهين و هتك حرمت نخواهيم از صحنه خارج كنيم كه اين تقابل كامل دارد با دين مبين اسلام كه همه داعيه مسلماني داريم